۲۱
ارديبهشت
شهرمون که بودم
مادرم باهام صحبت کرد که:
حاجی چیکار میکنی؟
بریم برات خواستگاری یا نه؟
گفتم
برین
ولی جایی برین که این دو تا شرطو قبول داشته باشن
مهریه چهارده سکه
زود عقد و عروسی رو برگزار کنن
بریم دنبال زندگیمون...
+ البته بعدا دو شرط دیگه هم اضافه شد:
با زندگی تو قم مشکلی نداشته باشه
با ملبس شدن و روحانیت من نیز
مادرم باهام صحبت کرد که:
حاجی چیکار میکنی؟
بریم برات خواستگاری یا نه؟
گفتم
برین
ولی جایی برین که این دو تا شرطو قبول داشته باشن
مهریه چهارده سکه
زود عقد و عروسی رو برگزار کنن
بریم دنبال زندگیمون...
+ البته بعدا دو شرط دیگه هم اضافه شد:
با زندگی تو قم مشکلی نداشته باشه
با ملبس شدن و روحانیت من نیز