حاج آقا آخوند روحانی

مینی مالهای روزانه جناب حجه الاسلام والمسلمین حاج آقا آخوند روحانی

حاج آقا آخوند روحانی

مینی مالهای روزانه جناب حجه الاسلام والمسلمین حاج آقا آخوند روحانی

پیام های کوتاه
آخرین نظرات

۵۰ مطلب با موضوع «مکالماتنا!» ثبت شده است

۰۷
ارديبهشت
مهمون داریم
حساسیت شدیدی داره
واسه همین بهش میگم:
فلفل بریزم تو غذا؟!
میگه:
کم! مثه عآدم!!!
بعد هرهر به من میخنده
بعد میگه:
شوخی کردم! تو رو خدا نامردی نکن!!!

پ.ن:
حالا نوبت منه شوخی کنم...
  • حاجی ره
۰۷
ارديبهشت
مرتب بالا سر محققا میرم
سوالی داشته باشن جواب میدم
کارشون رو میبینم
و یه تیکه ای چیزی میندازم بهشون
دیدم سر یکی از بچه ها پایینه
رفتم بالا سرش
به شوخی میگم: با موبایلت بازی نکن!
جواب نمیده
بغل دستی هم توجهش جلب میشه
نگاش میکنیم
آروم خوابیده...
میرم سر کارم
  • حاجی ره
۰۶
ارديبهشت
برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
  • حاجی ره
۰۵
ارديبهشت

ه.خ میپرسه:

حاجی سال دیگه اینجا میمونی؟!

میگم: نه! میخوام برم! یا کلا از قم یا یه جای جدید!

میگم: تو چی؟!

میگه: منم تو فکرم برگردم!

میگم: کجا؟! برگردی حجره یا شمال؟!

میگه: میخوام برم سر خونه خودم!

میخوام ازدواج کنم!

به خانواده هم گفتم دنبال مورد باشم برام

دیگه خسته شدم!

بهم سخت میگذره...


پ.ن:

چه جلافتا!

ما رومون نمیشد جلو خانواده سریالای خانوادگی تلویزیونونگاه کنیم

والا..

  • حاجی ره
۰۲
ارديبهشت


موقعی که واسه کاربرا جریمه تعیین میکردم

با خودم فکر کردم چیکار کنیم بودجه حاصله رو؟!

اولین و بهترین گزینه مورد نظر بستنی بود!

گفتم هر روز واسه شون بستنی میگیریم

هوا هم که داره گرم میشه

بهترین کاره!

والا...

:)


+ امروز یکی داشت غرغر میکرد که چقد از حقوقش کم شده

بهش گفتم:

هر موقع بستنی خوردی دیدن تو گلوت گیر کرد

بدون از حقوق خودت خریدن!

:)))


+ یکی میگف: حاجی من فک نمیکردم جدی جدی کسر کنی!

بهش میگنم: از این به بعد فکر کن!

:)))


+ یکی از متاهلا میگف: حاجی میدونی پول چند تا پوشک بچه رو از من کم کردی؟!

کلا ملاکش برا ارزش گذاری پوشکه!!!

:)))

  • حاجی ره
۰۲
ارديبهشت
برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
  • حاجی ره
۰۲
ارديبهشت


یکی از محققا میگه:

حاجی! خوبه خدا نشدی!

میگم: اگه خدا بودم خدای سختگیری میشدم!

میگه: آره! اونوخ وضومون هم باطل میشد میگفتی یالا برو جهنم!

:)))

  • حاجی ره
۰۲
ارديبهشت

دیروز صبح با یکی از کاربرا همون ساعت اول جرّو بحثم شد

کارایی که بهش میسپردم رو 

یا انجام نمیداد یا اونجوری که خودش میخواست انجام میداد

کارت خروج رو که زد و رفت واسه کلاس درس

رفتم به مهندس گفتم: اکانت ایشونو غیرفعال کن!

با تعجب گفت: چرا؟!

گفتم: ایشون اخراجه!

یکی دو ساعت بعد برگشت

ولی نمیتونست اکانت خودشو پیدا کنه و وارد سیستم بشه

اومد پیشم

گفتم: شما دیگه اینجا اکانت ندارین!

اخراجین!

...


پ.ن:

یاد احمد نژاد و اخراج متکی تو سنگاپور افتادم 

خنده ام گرفت!


  • حاجی ره
۰۱
ارديبهشت

رفتم پیش مهندس پروژه

تا بهش میگم حضرت

میخنده و میگه: به من گفتی حضرت؟!

گفتی حضرت؟؟؟!!!

هر کی میخواد مارو صدا کنه چهار پنج تا دری وری پشت اسممون میاره

رو میکنه به آبدارچی و یگه:

سید! حاجی به من گفت حضرت!!!

...

اینقدرخندید وچرت و پرت گفت

اصن یادم رفت باهاش چیکار داشتم!


پ.ن:

ملت کمبود محبت دارنا!

والا...

  • حاجی ره
۰۱
ارديبهشت
موقع صبحانه
یکی ازمحققا که نویسنده هم هس میگه:
حاجی خبر داری مارکز مرد؟!
من: جدی؟!
یکی میپرسه: مارکز کیه؟!
میگه: نویسنده "صد سال تنهایی"
دیگه نمیگم بعضی چقدر عاشقش بودن
بعد باسر به من اشاره میکنه
میگم: عاشق کتابش بودم
عاشق خودش که نبود
مرد که مرد
"صد سال تنهایی" زنده است
والا...

پ.ن:
به یاد سرهنگ آئورلیانو بوئندیا
:)))
  • حاجی ره